عاشق واقعی آقا(عج)
اوج سالهای جنگ بود و تعداد زیادی شهید آورده بودن شیراز. برا تسلای دل خانواده های شهدا به آیت ا.. حائری پیشنهاد دادم که هر کدوم از علما و روحانیون برا خوندن تلقین چند تا از شهدا بیان و این مسئله رو تقبل کنن تا به خانواده های شهدا هم سر سلامتی گفته بشه.
روز تدفین دومین یا سومین شهیدی بود که رسیدم بالا سرش، اسمش " سید احمد خادمالحسین" بود. همینکه شروع کردم به خوندن تلقین؛ تو ذهنم اومد که مگه شهداء هم تلقین می خوان؟!! و مگه اونا احیاء عند ربهم نیستند؟ اما گفتم مستحبه و برا تسلای دل خانواده هاشون ایرادی نداره. داشتم شهادت به ائمه اطهار (ع) رو یک به یک می خوندم که رسیدم به نام صاحب الامر، حضرت امام زمان(عج)، همینکه اسم ایشون رو گفتم و همه به احترام اسم آقا(عج) بلند شدن، یه دفعه دیدم این شهید بزرگوار هم سرش رو به اندازه یه وجب از زمین بلند کرد و بعد مجددا رو زمین گذاشت، از تعجب خشکم زده بود. همه اونایی که دور و برم بودن و این صحنه رو دیدن هم مثل من متعجب بودن. گریه هیچ کدوممون رو امون نمی داد. دیگه نفهمیدم چی شد! حتی یادم نیست خودم از قبر بیرون اومدم یا کسی منو بیرون آورد.
بعد صد سال اگر از سر قبرم گذری من کفن پاره کنم زندگی از سر گیرم
بعدها این قضیه منو واداشت که بیشتر رو این شهید تحقیق کنم و ببینم چی بوده که احترام به آقا(عج) رو حتی بعد شهادتش هم ترک نکرده. وقتی جستجو کردم دیدم این شهید در زمان حیاتش هم عاشق واقعی آقا(عج) بوده و هم خود بسیار در فراقش می سوخته و هم دیگران رو به یاد حضرت می انداخته....
نقل از: حجتالاسلام والمسلمین آقای طوبائی
سایت : قافله
خدایا اگه لیاقت نداریم جزو 313 نفر باشیم
حداقل میتونیم که سرباز اقا باشیم
خدایا مارا از منتظران واقعی حضرتت قرار بده
آمین آمین آمین
التماس دعا یا علی